اولین قسمت سریال هیولا در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ در شبکهٔ خانگی عرضه شد. در ویدئوی زیر، حدود ۳۰ ثانیه از قسمت اول سریال هیولا نمایش داده می‌شود. سعی کنید، قبل از اینکه پاسخ را ببینید، خودتان یکی از سوتی‌های سریال هیولا را پیدا کنید.

اگر بی‌دقتی دیگری در ویدئوی بالا دیده‌اید، لطفاً در قسمت کامنت‌ها بنویسید.

با جغدانه، هوش تصویری خود را بسنجید و آن را تقویت کنید.


خرید قانونی و دانلود حلال قسمت اول سریال هیولا

کیفیتدستگاه پخش مناسبحجمقیمت
480pموبایل و تبلت${\rm 298.74\; MB}$5000 تومانخرید
720pتبلت و لپ‌تاپ${\rm 458.72\; MB}$5000 تومانخرید
1080pرایانهٔ شخصی و تلویزیون${\rm 759.01\; MB}$5000 تومانخرید
HQ_1080pنمایشگر LCD${\rm 1.55\; GB}$6000 تومانخرید
Blu-rayسینمای خانگی${\rm 4.52\; GB}$7000 تومانخرید
همهٔ کیفیت‌ها10000 تومانخرید

دربارهٔ سریال

در سریال هیولا، مهران مدیری (به‌عنوان کارگردان) و پیمان قاسم‌خانی (به‌عنوان نویسنده) پس از سال‌ها دوباره با هم همکاری کرده‌اند. این دو نفر، در دههٔ ۱۳۸۰، در سریال‌های پرطرفداری همکاری داشته‌اند که از شاخص‌ترین آنها می‌توان به سریال‌های پاورچین، شب‌های برره، و مرد هزارچهره اشاره کرد. مهران مدیری گفته است که هیولا سریال بسیار مهمی است:


نقدی بر قسمت اول هیولا

معرفی شخصیت‌ها در فیلم‌های روز دنیا

اگر به انیمیشن‌های شاخصی که در سال‌های اخیر ساخته شده‌اند دقت کنید، می‌بینید که در چند دقیقهٔ ابتدایی آنها، شخصیت اصلی داستان معرفی می‌شود؛ شیوهٔ معرفی به‌این‌صورت است که یا بخشی از دوران کودکی او نمایش داده می‌شود ($\;\dots$,Zootopia, Inside Out, Frozen)، یا داستان زندگی اجداد شخصیت اصلی، به‌طور مختصر، توضیح داده می‌شود (Coco). برای مثال، معرفی شخصیت اصلی انیمیشن بالا (Up) را ببینید:

البته، این نوع معرفی‌های ابتدایی برای این است که کارهای شخصیت اصلی در ادامهٔ داستان، باورپذیر باشد. به‌ عبارت دیگر، نویسنده می‌خواهد با استفاده از روابط علت‌و‌معلولی، عکس‌العمل‌ها و تصمیم‌های شخصیت‌های داستان را منطقی‌ نشان دهد.

پیمان قاسم‌خانی؛ یک نویسندهٔ به‌روز و خلاق؟

پیمان قاسم‌خانی در کارهای قبلی خود نشان داده است که فیلم‌های بسیاری می‌بیند و از ایده‌های آنها در فیلم‌نامه‌های خود استفاده می‌کند؛ البته او صرفاً کپی نمی‌کند. ایده‌های خوب را می‌گیرد، آنها را در ذهنش پرورش می‌دهد، سعی می‌کند با فرهنگ ایرانی تطبیق دهد، و سپس، از آنها در داستانش استفاده کند. برای مثال، می‌توان به ایده‌هایی از سریال Friends در قسمت‌هایی از سریال پاورچین و ایدهٔ فیلم‌های Guns for San Sebastian و We’re No Angels در فیلم مارمولک اشاره کرد.

مهدی قلی‌خان باشرافت است یا وسواسی؟

در قسمت اول هیولا، اجداد هوشنگ شرافت (شخصیت اصلی داستان) معرفی می‌شوند. جد بزرگ او، مهدی قلی‌خان، که یک نظامی است، رشوهٔ هنگفتی را قبول نمی‌کند و به‌ همین خاطر احمدشاه لقب «شرافت» را به او اعطا می‌کند. تا اینجا، داستان تقریباً جدی است و ما فکر می‌کنیم که مهدی قلی‌خان انسانی باشرافت و وطن‌پرست است. اما شخصیت او، در سکانسی که هندوانه می‌خرد، به سمت لودگی پیش می‌رود. او از اینکه هندوانه‌فروش دو قِران پول اضافی به او برگردانده بسیار عصبانی می‌شود، بر سر خود می‌کوبد، فریاد می‌کشد، و به شکلی عجیب از ایوان خانه سقوط می‌کند! سؤالی پیش می‌آید: آیا شرافتِ مهدی‌ قلی‌خان از روی اعتقاد است یا صرفاً یک وسواس درونی است؟

سکانس فاجعه

اولین حدس بیننده این است که مهدی قلی‌خان پس از سقوط از ایوان، مرده است (که ای‌کاش می‌مرد!). در سکانس بعدی، لودگی به اوج می‌رسد. مهدی قلی‌خان در بستر خوابیده است و می‌خواهد با شکستن چوب فرزندانش را نصیحت کند. شوخی با این حکایت را بارها در سریال‌های سخیفِ آیتمیِ تلویزیون دیده‌ایم. البته در فیلم آشوب (Ran) نیز به‌نوعی این حکایت نقد شده است:

در فیلم آشوب از حکایت بالا در ادامهٔ داستان به‌خوبی و به‌درستی استفاده می‌شود. آیا در ادامهٔ سریال هیولا، این سکانس کمکی به داستان می‌کند؟

البته فاجعه در این سکانسِ هیولا به شکستن یا نشکستن چوب ختم نمی‌شود. ما خانواده‌ای را بالای سر یک پیرمرد در حال مرگ می‌بینیم، که ظاهراً خوشحال هستند و به پدرشان توجهی نمی‌کنند؛ آنها دربارهٔ کارهای روزمره‌شان با یکدیگر حرف می‌زنند درحالی‌که پدرشان از درد به خود می‌پیچد! این سکانس در اوج لودگی تمام می‌شود: مهدی‌ قلی‌خان یک شیشکی می‌بندد و می‌میرد!

آیا ما باید به شرافتِ خاندان شرافت که علت اصلی آن شرافتِ مهدی قلی‌خان است، احترام بگذاریم یا نه؟

تکرار ایده‌های قبلی؟

اکثر کارهای شاخص مهران مدیری در سال‌های اخیر (شب‌های برره، قهوهٔ تلخ، فیلم ساعت پنج عصر، و …)، زندگی شخصی بافرهنگ در میان جامعه‌ای بی‌فرهنگ را نشان می‌دهد. در قسمت اول هیولا نیز، سرگذشت خاندانی باشرف، در میان جامعه‌ای بی‌شرف نمایش داده می‌شود.

سؤالی همیشه برایم مطرح بوده است: سریال‌های این‌چنینی مهران مدیری چقدر تأثیر مثبت و چقدر تأثیر منفی دارند؟
حدسم این است که وقتی تماشاچی به کار انسان‌های بی‌فرهنگ می‌خندد و جامعهٔ بی‌فرهنگ یا بی‌شرف باعث می‌شود که بیننده لحظات شادی داشته باشد، کم‌کم قُبح کارهای بد در ذهنش کمرنگ می‌شود. (البته برای اثبات یا رد این حدس، به تحقیقات روانشناسی و جامعه‌شناسی نیاز داریم.) توجه کنید که در این سریال‌ها، شخصیتِ بافرهنگِ داستان، نمی‌تواند تأثیر مثبتی روی بقیه بگذارد و حتی در قسمت‌هایی، او نیز شبیه به بقیه می‌شود.
آیا مهران مدیری در واقع، اشاعهٔ منکر می‌کند؟ آیا او می‌خواهد در ضمیر ناخودآگاه انسان‌های بافرهنگ جا بیندازد که هیچ امیدی به اصلاح جامعه نیست؟

کلیت داستان فیلم معروف The Shawshank Redemption نیز شبیه به ایدهٔ اکثر کارهای اخیر مهران مدیری است. در این فیلم یک شخص بی‌گناه به نام «اندی»، به جرم قتل همسرش، وارد زندان می‌شود. اندی امیدوار است که بی‌گناهی‌اش ثابت شود، اما این اتفاق نمی‌افتد و او، درحالی‌که همچنان امیدوار است، سال‌ها در زندان می‌ماند. زندانیان دیگر، عموماً انسان‌های بی‌فرهنگ و ناامیدی هستند. اندی کم‌کم اثرهای مثبتی روی برخی از زندانیان می‌گذارد. برای مثال، او به مدت ۶ سال، هر هفته نامه‌‌ای برای مسئولان ایالتی می‌نویسد تا آنها برای تأسیس یک کتابخانه در زندان، بودجه‌ای برایش بفرستند. پس از ۶ سال، آنها پولی برای اندی می‌فرستند. او کتابخانه‌ای تأسیس می‌کند و زندانیان را که به کتاب‌خوانی تشویق می‌کند. همچنین، اندی سعی می‌کند به دوستان خود بقبولاند که امید چیز خیلی خوبی است و (حداقل در مورد نزدیک‌ترین دوستش) موفق می‌شود:

در فیلم The Shawshank Redemption، (برعکس سریال‌های مهران مدیری) شخصیت بافرهنگ باعث می‌شود که حتی زندانیان خلافکار هم تا حدودی اصلاح شوند. آیا در سریال هیولا، شخصیت باشرف می‌تواند در جامعه‌ای که بسیاری از مردم آن بی‌شرف‌ها هستند، شرافت خود را حفظ کند؟ آیا او می‌تواند روی دیگران تأثیر بگذارد تا آنها هم اصلاح شوند؟ باید منتظر قسمت‌های بعد باشیم.



نوشته‌های قبلی و بعدی


اشتراک
اطلاع از
شماره موبایل شما نمایش داده نمی‌‌شود.

5 پرسش‌ها و نظرات
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات
بهروز
مهمان
5 سال قبل

تو قسمت ۸، پلاک مرسدس جلوی رستوران ۲۲ هست ولی زمانیکه آقای شرافت و خانمش رو پیاده میکنند ۸۸ هست?

حسین
مهمان
5 سال قبل

سلام. به نظرم دو سوتی واضحش اینجاست
یکی آقای شرافت تو کلاس به یکی از بچه ها با نام هوشمند میگه که تو بزرگتر از همه تو کلاسی از بس جا زدی مردود شدی امسال دیگه درس بخون قبول بشی. در حالی که توی نظام جدید آموزشی دیگه سالهاست که دوره دبیرستان مردودی نداریم و بچه ها به هر صورت پایه بالاتر می روند.
دومین سوتی هم اینه که وقتی خونواده شرافت تعریف رفتار شرافتمندانه شرافت می دهند میگن حتی تولد بچه هاشو هم ندیده توی مدرسه بوده چرا که شاگرداش امتحان نهایی داشتند باید بالاسرشون می بوده بقول شرافت خودش اگه نمی رفته زحمت یکسالشون هدر میرفته در حالی که طبق قانون و روال همیشگی اصولا امتحانات نهایی فقط در بعضی مدارس به عنوان حوزه امتحان نهایی برگزار میشه و مدارس دیگه هم باید توی همون حوزه‌ها امتخان بدند و مطلقا تاکید میکنم مطلقا هیچ معلم دبیرستانی و تخصصی همون درس نمی تواند جزو عوامل احرایی و مراقبین حوزه امتحان نهایی باشه. معمولا از آموزگاران مقطع دبیرستان یا کادرهای دفتری و اداری برای مراقبت استفاده میشه.
از طرف یکی از دبیران آموزش و پرورش

محمد
مهمان
5 سال قبل

چه ویدئو مسخره ای گیره از روسری بیرونه سوتی به حساب میاد فکر کردم از نظر دیالوگ دکور تدوین فیلم برداری فیلمنامه یا تغییر لباس مشکل داشت مجبور نیستین ویدئو بزارین توسایت

Mohammad
مهمان
5 سال قبل

نقد زیبایی بود فقط در مورد کارهای آقای مدیری زیاد جانبدارانه و یک طرفه برخورد کردید.

علی
مهمان
5 سال قبل

بسیار…… مطلب خوب و جذابی بود .اینکه در مورد فیلم های خارجی هم نام بردین .ممنون