ما این سؤال را به شکل زیر ترجمه کردیم:
مرد شلختهای در کشوی خود \(53\) لنگه جوراب دارد: \(21\) لنگه جوراب آبی، \(15\) لنگه جوراب سیاه، و \(17\) لنگه جوراب قرمز. چراغهای اتاق او سوختهاند. مرد شلخته در تاریکی حداقل چند لنگه جوراب از کشوی خود بردارد تا صد در صد مطمئن شود که یک جفت جوراب سیاه برداشته است؟
چون مرد شلخته، \(21\) لنگه جوراب آبی و \(17\) لنگه جوراب قرمز دارد، پس اگر او \(21+17=38\) لنگه جوراب بردارد، ممکن است که هیچ لنگه جوراب سیاهی بر نداشته باشد. بنابراین، برای اینکه صد در صد مطمئن شود که حتماً یک جفت جوراب سیاه برداشته است، باید \(38+2=40\) لنگه جوراب برداشته باشد.
ظاهراً فیلیپ کارتر با اولویت عملگرهای آشنایی نداشته است. چون در چند نمونهٔ دیگر از این سؤالات نیز در کتابش آمده است و او پاسخ آنها را هم همینطور غلط نوشته است!
در کتاب ریاضیات تکمیلی هفتم، اینگونه مسائل اصلاح شدهاند. برای مشاهدهٔ چند نمونهٔ اصلاح شده از این مسائل، اینجا را کلیک کنید.
در این دنباله، نمادهای داخل کادر قرمز چهار بار آمدهاند. بین بار اول و دوم یک خط فاصله (-) است. بین بار دوم و سوم دو خط فاصله (- -) و بین بار سوم و چهار باید سه خط فاصله باشد (- – -).
هر عدد از عدد قبلی ساخته میشود؛ با این قانون که مجموع دو رقمِ سمت راستِ عدد قبلی، سمت راستِ عدد جدید نوشته میشود و بقیهٔ ارقامِ عدد قبلی، با ترتیب برعکس، سمت چپ عدد جدید قرار میگیرد.
برای مثال، عدد 284315 اینگونه بهدست آمده است:
مجموع دو رقم سمت راستِ عدد 348269، سمت راستِ عدد 284315 نوشته شده و رقمهای دیگر عدد 348269 (یعنی 3482)، با ترتیب برعکس (یعنی بهصورت 2843)، سمت چپ عدد 284315 نوشته شده است.